«لوپوس» در زبان لاتين يعني «گرگ». از گذشته اين واژه براي توصيف تظاهرات پوستي گوناگون به كار برده شد. چرا كه عمده اين ضايعات در نگاه اول شبيه زخم هاي ناشي ازگازگرفتگي گرگ است. اين بيماري بر دو نوع است: لوپوس ديسكو ئيد (كه شامل تظاهرات پوستي است) و لوپوس منتشر. بيماري لوپوس نمونه كلاسيك يك بيماري سيستميك اتوايمون بوده كه از جنبه هاي گوناگون اهميت پيدا مي كند. آنچه امروزه از اين بيماري شناخته شده، حاصل تحقيقات سالهاي گذشته است. اما براي فهم كامل آن هنوز راهي طولاني در پيش است. اهميت ديگر لوپوس، مولتي سيستم بودن اين بيماري و پتانسيل آن در درگيري سيستم هاي گوناگون بدن است كه آن را در زمره معدود بيماري هاي طب داخلي - از جمله روماتولوژي - قرار داده است. تفاوت چهره بيماري در بيماران گوناگون و حتي در يك بيمار، در طول زمان سبب شده است كه بيماري لوپوس از ديرباز به عنوان يك بيماري «هزار چهره» شناخته شود و اين است كه هرگز كسي نمي تواند ادعا كند كه تمام چهره هاي بيماري را ديده است. اين بيماري در نتيجه ناهنجاري هاي ايمونولوژيك اتوآنتي بادي هاي مختلفي عليه اجزاي سلول ها به وجود مي آيد و در نتيجه واكنش هاي گوناگون ايمونولوژيك و التهاب ناشي از آنها، تخريب سلولي و بافتي در سيستم هاي گوناگون ايجاد مي شود. به زبان ساده تر، اين بيماري مظهر نوعي برادركشي است كه طي آن گلبول هاي سفيد - كه به منزله سيستم دفاعي بدن هستند - شروع به از بين بردن يكديگر و در مراحل پيشرفته بافت هاي گوناگون بدن مي كنند و در نتيجه تعداد آنها كاهش يافته و شدت بيماري را سبب مي شوند.